بیشتر بخوانید

صفحه اصلی > نقد و بررسی : نقد سریال آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) │ شاهکار یا فاجعه؟

نقد سریال آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) │ شاهکار یا فاجعه؟

نقد سریال آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) │ شاهکار یا فاجعه؟

سریال آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) یک مجموعه تلویزیونی فانتزی ماجراجویانه محصول ایالات متحده است. این سریال لایو اکشن مبتنی بر مجموعه تلویزیونی پویانمایی به نام آواتار: آخرین بادافزار ساخته شده است که در فاصله سال‌های 2005 تا 2008 از شبکه نیکلودئون (Nickelodeon) پخش می‌شد.

سریال آواتار: آخرین بادافزار تلاشی است با استفاده از تکنیک‌های سینمایی پیشرفته و هنرمندان جدید برای بازسازی داستان‌ها و شخصیت‌هایی که طرفداران خاص خود را دارند. آلبرت کیم توسعه دهنده این سریال است و هنرمندانی چون ایان اوسلی، دالاس لیو، پل سان-هیونگ لی، الیزابت یو، ماریا ژانگ و کن لئونگ در آن حضور دارند و به ایفای نقش پرداخته‌اند. با ما در ملوفیلم تا پایان این نوشتار همراه بمانید تا نقد کوتاهی بر سریال آواتار: آخرین بادافزار داشته باشیم.

خلاصه داستان سریال آواتار: آخرین بادافزار

داستان سریال آواتار: آخرین بادافزار در دنیایی آسیایی و جنگ‌زده می‌گذرد که در آن افراد با قدرت خاصی قرار دارند که توانایی به افرازش در آوردن یکی از عناصر آب، آتش، خاک و هوا را دارند. دنیایی که ساکنان آن در چهار ملت مختلف قرار دارند و در این میان حدود یک قرن است که ملت آتش رویکردی تهاجمی نسبت به سایر ملل به خود گرفته است و قصد دارد تا با گسترش مرزهای خود و انداختن شعله جنگ به دامن ملت‌ها بر کل جهان تسلط یابد. با گذر سالها و ماندن زیر سایه تهدیدات ترسناک پادشاه اوزای (با هنرمندی دنیل دای کیم) و حملات مرگبار برادر او، ایروه (با بازی سون هیونگ لی) ملت خاک هموراه در حال آماده‌باش بوده است. ماندن در این ترس و نداشتن جرأت مقابله با آنها را می‌توان به خاطره جنگ کشور آتش و ملت باد در گذشته نسبت داد که سبب نابودی تقریبا تمام آنها شد.

در این میان پسری دوازده ساله به نام آنگ (با نقش‌آفرینی گوردون کورمیر) قرار دارد که به زودی متوجه می‌شود او تنها شخصی است که بر چهار عنصر تسلط دارد. آنگ که می‌توان او را پلی میان دنیای انسان‌ها و ارواح دانست با تسلط بر این عناصر چهارگانه می‌تواند با ایجاد صلح، تعادل جهان و طبیعت را حفظ کند. آنگ به‌عنوان آواتار باید پیش از هر چیز دیگری بر قدرت‌های خود مسلط شود تا بتواند جهان را از این جنگ بی‌رحمانه ملت آتش رهایی دهد. همراهان آنگ که در این مسیر قصد دارند او را همراهی ‌کنند، کاتارا (با بازی گیاوندیو تاربل) و ساکا (با هنرمندی ایان اوسلی) از قبایل آب هستند که در استفاده و افزایش قدرت آب مهارت دارند.

زوکو (با نقش‌آفرینی دالاس لیو) شاهزاده تبعیدی ملت آتش است که با تعقیب آنگ قصد دارد تا او را دستگیر و برای خود افتخاری به ارمغان آورد و شرافت خود را در برابر ملت خود باز پس‌گیرد اما، کشمکش‌های درونی او سبب می‌شود تا از دشمنی سرسخت به متحدی وفادار تبدیل شود. در نهایت آنگ با همراهی این سه نفر قصد دارد تا با تسلط بر عناصر چهارگانه به مقابله با پادشاه اوزای برخیزد. سرانجام آواتار و پادشاه ملت آتش را با سریال Avatar: The Last Airbender از ملوفیلم بیننده باشید.

سریال آواتار: آخرین بادافزار

نقد سریال آواتار: آخرین بادافزار

بازسازی یک اثر معمولا موجب هیجان‌زده شدن مخاطبان منبع اصلی می‌شود تا کتاب، فیلم و انیمیشن مورد علاقه خود را در قالبی جدید ببینند. از میان آثار بازسازی که توانستند به مخاطبان خود نشان دهند که در دیگر قالب‌ها هم حرفی برای گفتن دارند، می‌توان به آثار پرمخاطب و بسیار خوبی چون ارباب حلقه‌ها و هری پاتر اشاره کرد. در این میان سریال آواتار: آخرین بادافزار بر پایه انیمیشنی به همین نام است که توسط آلبرت کیم توسعه داده شده است. اما سوال اینجاست آیا بازسازی و اقتباس این سریال از انیمیشن اصلی توانسته است پس از اکرانش مخاطبان را هیجان‌زده کند و نسبت به منبع اصلی خود برتری یابد؟

اولین بار در سال 2018 بود که نتفلیکس اعلام کرد قصد دارد با اقتباس از داستان مجموعه تلویزیونی پویانمایی به نام آواتار: آخرین بادافزار یک سریال لایو اکشن تولید کند که مایکل دانته دی مارتینو و برایان کوتینزکو در ساخت آن نقش دارند. مارتینو و کوتینزکو سازندگان اصلی این سریال هستند که پس از جدایی آنها از این مجموعه به‌خاطر آنچه تفاوت در سبک هنری خوانده شد، آلبرت کیم به‌عنوان سازنده اصلی جای آنها را گرفت. مفاهیمی چون فداکاری، مسئولیت‌پذیری، کنار آمدن با فقدان و عطش برای قدرت که در طی سه فصل با نمایش انیمیشن به آنها پرداخته شد در داستان این لایو اکشن نیز شاهد آن بودیم اما، متاسفانه خبری از آن اثرگذاری نبود.

شاید بزرگ‌ترین تغییر این لایو اکشن نسبت به منبع اصلی آن، در آغاز آن باشد. برخلاف انیمیشن که داستان آن در قطب شمال اتفاق می‌افتد و زمان بیرون آمدن آواتار از کوه یخ را نشان می‌دهد، داستان لایو اکشن از صد سال پیش و کمی قبل از حمله ملت آتش به راهبان باد آغاز می‌شود. اما این تغییر بسیار به جا بوده و توانسته لحظات واقعا هیجان‌انگیزی را به داستان اضافه کند و مخاطب را با خود همراه نماید. در سریال آواتار: آخرین بادافزار برای اولین بار شاهد نسل‌کشی بادافزاران توسط ملت آتش هستیم که سبب ایجاد فضایی بسیار تاریک‌تر از انیمیشن در سریال شده است.

سریال Avatar: The Last Airbender

از طرفی دیالوگ‌ها حس و حالی تماما شعاری دارند و در این سریال بیشتر با یک موعظه‌گری فانتزی طرف هستیم تا اثری که علاوه بر هیجان، هم بامزه باشد و هم اکشنش ما را میخکوب کند. در واقع می‌توان گفت برجسته‌ترین ایراد سریال آواتار: آخرین بادافزار همین بخش است که چندین مشکل دیگر نیز از آن نشأت می‌گیرند.

در کنار ضعف در دیالوگ‌های این سریال، ضعف در شخصیت‌پردازی آن نیز دیده می‌شود و سریال به جای آنکه بارها گذشته و اهداف شخصیت‌ها را در ابهام بگذارد تا فرصت خیال‌پردازی و مشارکت را در داستان‌گویی سریال به مخاطب ارائه دهد، آنها را برملا کرده و تمامی فرصت‌ها را از مخاطب خود دریغ می‌کند. در واقع لایو اکشن آواتار قصد دارد هرچه سریعتر داستان خود را تمام کند و این تنها چیزی است که از شناخت تمام شخصیت‌های فصل اول آن نتیجه می‌شود. در کنار معرفی و شناخت شخصیت‌های این سریال، متاسفانه ارتباط گرفتن با آنها تقریبا غیرممکن است.

سریال Avatar: The Last Airbender که تنها در ۸ قسمت ساخته شده است برخلاف سریال انیمیشنی که ساختار اپیزودیکی دارد و در هر قسمت از آن آنگ، ساکا و کاتارا در سراسر ۴ قلمرو اصلی ماجراهای متعددی را پشت سر می‌گذارند که لزوما به یکدیگر مرتبط نیستند، به واسطه قالب روایی خود نمی‌تواند چنین ساختاری داشته باشد. در واقع در این سریال اقتباسی شاهد داستان منسجم‌تری هستیم که سعی کرده تا ماجراجویی‌های مختلف را به یکدیگر و همچنین به خط داستانی اصلی مرتبط کند. البته به ناچار برخی از این ماجراجویی‌ها و خطوط داستانی نیز از داستان اصلی حذف شده‌اند.

در نهایت در سریال شاهد پیوند داستان‌ها و حتی عناصر آشنای سریال به روش‌های غیرمنتظره‌ای به هم هستیم که نتیجه فصل اول سریال، پیش رفتن یک داستان پیوسته بدون انحرافات یا قسمت‌های مستقل است. در بخش اکشن، سریال توانسته است به خوبی عمل کند و کاربران را سرگرم کرده و با داستان خود همراه نماید. اگرچه اسلوموشن‌های متعدد و تکان‌های شدید دوربین در صحنه‌های اکشن باعث می‌شود که جزئیات از دست برود اما، مبارزات در سریال اجرای نسبتا مناسبی دارند و روی هم رفته می‌توان گفت که سریال لایو اکشن در این زمینه عملکرد قابل قبولی دارد.

یکی از نمادین‌ترین عناصر سریال آواتار: آخرین بادافزار چگونگی خم شدن اشکال مختلف است که همگی تحت تأثیر هنرهای رزمی واقعی قرار دارند. در واقع حرکات و دستکاری عناصر را در یک حرکت روان قرار می‌دهند به نحوی که هم واقعی و هم وهم‌انگیز به نظر برسد و این سریال این موضوع را به زیبایی با نمایش رقص مبارزه متنوعی که منحصربه‌فرد بودن و سیالیت هر شکل را بیان می‌کند به تصویر کشیده است.

فیلمنامه این اثر که به قلم مایکل دانته دی مارتینو، آلبرت کیم و برایان کوتینزکو به رشته تحریر درآمده است ضعف‌های پرشماری دارد. در واقع فیلمنامه‌ای که نتفلیکس برای سریال در نظر گرفته، ساده و کاملا کلیشه‌ای است و در هر قسمت تنها سعی دارد تا پیامی اخلاقی را به تماشاگر خود نشان دهد که در دیالوگ‌های آن ضعف شدیدی وجود دارد. به‌علاوه شخصیت‌پردازی در داستان آن به خوبی انجام نشده است.

نظرات منتقدان درباره این سریال لایو اکشن متفاوت بوده است. برخی از منتقدان بر این باور هستند که سریال Avatar: The Last Airbender توانسته در این فرنچایز بسیار محبوب و برجسته و لایو اکشن خوب و مستحکمی باشد اما، نتوانسته آن طور که باید و شاید جادوی انیمیشن سریالی اصلی را در درون خودش تداعی کند و تنها بخشی از آن در این سریال احساس می‌شود.

پروما خوسلا منتقد IndieWire که امتیاز 63 از 100 را به این سریال داده است بیان می‌کند: “فصل اول سریال آواتار: آخرین بادافزار با قدرت خوبی آغاز می‌شود و دارای جریان ثابتی است تا اینکه در نیمه دوم آن ضعیف‌تر عمل می‌کند اما، اجراهای خوب بازیگران و همچنین جلوه‌های خوب این سریال، توانسته اثری جذاب را ارائه دهد. مطمئنا این سریال لایو اکشن در مسیر خودش برای دستیابی به پتانسیل کامل قرار دارد.”

سریال لایو اکشن آواتار

یکی از منتقدان Variety، آرامیده تینوبو که امتیاز پایینی (30 از 100) را به این اثر اختصاص داد بیان می‌کند: “در حالی که جلوه‌های بصری سریال و همچنین حضور بازیگران آسیایی در آن باعث شده تا سریال و داستان آن حس اصالت داشته باشد اما، بازی اکثر هنرمندان نقش‌آفرین در آن در حد و اندازه این داستان نیست. همچنین بازی‌های نه چندان خوب بازیگران و دیالوگ‌های بی‌مزه آنها نیز سبب شدند تا این اثر حماسی و ماجراجویی به اثری ضعیف تقلیل پیدا کند.”

در پایان می‌توان گفت که سریال آواتار: آخرین بادافزار تا حدودی به زیرمجموعه‌ای از داستان عاشقانه متکی است و با شخصیت‌هایی که با ایده‌هایی همچون ترومای نسل‌ها، مردسالاری، صلح طلبی و قدرت ارتباطات انسانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، داستانی زیبا را به تصویر کشیده است. این سریال در قسمت پایانی چندین رابطه و داستان را به پایانی رضایت‌بخش می‌رساند، در حالیکه صحنه را برای آنچه در آینده خواهد آمد (فصل دوم) آماده می‌کند.

سخن آخر

سریال Avatar: The Last Airbender با نقش‌آفرینی هنرمندانی چون گوردون کورمیر، گیاوندیو تاربل، ایان اوسلی و دالاس لیو یک مجموعه تلویزیونی در ژانر فانتزی و ماجراجویی با صحنه‌های اکشن عالی است که توسط نتفلیکس منتشر شد. این مجموعه لایو اکشن با به تصویر کشیدن مبارزه بین خیر و شر، مخاطب را به تأمل درباره معنای واقعی مسئولیت و قدرت و نحوه استفاده از آن دعوت می‌کند. اگرچه منتقدان نظرات متفاوتی نسبت به این سریال داشته‌اند اما، با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد.

برچسب ها :

فریبا حسین زاده

پست های مرتبط

نقد فیلم فضانورد │ اثری غوطه‌ور در پوچی در ژانر علمی تخیلی

فیلم فضانورد (Spaceman) یک فیلم درام علمی تخیلی آمریکایی محصول ۲۰۲۴ است…

۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

نقد سریال مسئله سه جسم │ اثری جاه‌طلبانه در ژانر علمی تخیلی

سریال مسئله سه جسم (3 Body Problem) اثر جدیدی از سازندگان سریال…

۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

نقد فیلم آرگایل (Argylle)│ اثری ناامیدکننده از متیو وان

فیلم آرگایل (Argylle) یک فیلم اکشن جاسوسی با چاشنی کمدی به کارگردانی…

۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید